دوستان عزیز لیست فیلم های جدید خریداری شده برای سی دی کلوپ خوابگاه به قرار زیر می باشد:
- هم بازی
- رسوایی
-زندگی با چشمان بسته
- ضدگلوله
- چه خوبه که برگشتی
- یک عاشقانه ساده
- آزمایشگاه
- من مادر هستم
1-واژه«پروتکل»معانی مختلفی دارد از جمله:پیش نویس قرارداد،معاهده و یا سند رسمی که بین دو یا چند دولت امضاء میشود؛اما در این جا بهمفهوم تصمیمات و فرمولهایی است که از سوی جمعی از متفکران،استراتژیستها و خاخامهای یهودی به منظور تسخیر عالم طراحی شده است.به نوشته محقق برجسته و مبارز فلسطینی،عویج نویهض،«پروتکلها،برنامهای است که سرمایه داران و اقتصاددانان[و متفکران و علمای]یهود برای ویران کردن بنای مسیحیت،قلمرو پاپ و دست آخر اسلام،آن را تنظیم
کردهاند.یهودیان صهیونیست معتقدند که بعد از این ویرانی که به گفته اصحاب پروتکلها طی صد سال انجام خواهد شد،آنها بر جهان استیلا خواهند یافت و سلطنتی یهودی-داوودی برقرار خواهند کرد که با تدابیر و امکانات خود به یهودیان با آن که اقلیتی ناچیز هستند،امکان خواهد داد تا بر تمام جهان مستبدانه حکومت کنند و هیچ دینی،نه مسیحیت و نه اسلام،در کنار آیین یهودی-داوودی،باقی نخواهد ماند».
2-متن پروتکلها به منظور قرائت در چند جلسه کنفرانس برای بحث و تصمیمگیری و تایید نهایی،آماده شده بود که پلیس مخفی تزار روس به کنفرانس مزبور که به ریاست تئودر هرتزل در شهر بال روسیه برگزار شده بود(سال 1897میلادی)هجوم آورد و اوراق آنها را به تاراج برد.
3-پروتکلها در سال 1905 میلادی توسط نویسندهای روسی به نام سرگئی نیلوس(از روحانیون و علمای مسیحی)از زبان عبری[و یا فرانسوی]به زبان روسی ترجمه شد و در سال 1906 م وارد کتابخانه بریتیش میوزیوم لندن شد.
4-ویکتور مارسدن،روزنامه نگار بریتانیایی که همزمان با انقلاب بلشویکی برای روزنامه انگلیسی مورنینگ پست در روسیه کار میکرد،این پروتکلها را در سال 1917 م به زبان انگلیسی ترجمه کرد.
5-هنری فورد(بنیانگذار شرکت اتومبیل سازی فورد آمریکا)پروتکلها را در سال 1920 م به صورت سلسله مقالاتی در روزنامهای که به خود او تعلق داشت،به چاپ رساند.هدف او این بود که ملت آمریکا را از خطر شکلگیری امپراتوری یهود در این کشور آگاه سازد.فورد،پروتکلهای دانشوران صهیون را برنامه اصلی یهود برای تسلط بر جهان میدانست و هشدار داد که یهود به حکومت آمریکا اکتفا نکرده و در صدد برپایی حکومت جهانی است.
هنری فورد در گفتوگویی که در روز هفدهم فوریه 1921 م در«نیویورک ورلد»به چاپ رسید،دعوی خود را علیه«پروتکلهای صهیون»چنین بیان کرد:
«تنها نکتهای که علاقهمندم درباره پروتکلها بگویم این است که:آنها با آنچه در حال وقوع است،تطبیق میکنند.از طرح پروتکلها شانزده سال میگذرد و آنها تاکنون با شرایط جهانی منطبق بودهاند».
ادامه مطلب ...این کتاب در بخش های مختلفی تنظیم شده است. کتب دینی؛ نقشه راه و ماهیت جهودان، جنایات علیه بشر و بشریت توسط جهودان صهیونیست (جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم و ماجرای هولوکاست، فعالیت های غیر صلح آمیز اسرائیل و ترور جان اف کندی به دستور بن گورین و توسط عوامل موساد)، دموکراسی در آمریکا، نوع حکومت و انتخاب رئیس دولت در انگلیس، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و غیره، و نکاتی چند پیرامون وضعیت فرهنگی آمریکا می آید. در پایان کتاب هم بخشی تحت عنوان ضمیمه مباحثی درباره عهد عتیق، اسامی پیامبران و مرد و زن طبق اظهار نظر یهودیان، فعالیت های ضد مسیح و تصاویر از شخصیت ها و جنایات صهیونیسم می آید.
*******************************************
نکاتی جالب از کتاب:
نویسنده کتاب : سید هاشم میرلوحی
منبع: کتاب خانه عمومی امام علی علیه السلام
نظر یکی از کاربران : "من کتاب را خوانده ام و مرا بسیار به فکر فرو بود. توضیحات جالبی در کتاب در باره حادثه 1917 در ایران وجود دارد. "
دوستان عزیز کتاب ارزشمند "ترجمه تفسیر روایی البرهان" خریداری شده و در کتاب خانه خوابگاه موجود می باشد.
درمورد کتاب:
تفسیر روایی البرهان اثر محدث کبیر علامه سید هاشم بحرانی (متوفی قرن دوازدهم هجری) که حاوی تفسیر کامل قران بر اساس روایات صادره از رسول اعظم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام است و از سوی سه تن از اساتید زبان عربی و اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به فارسی برگردانده شده است، در 9 مجلد از سوی انتشارات کتاب صبح (با مدیریت مهدی نصیری) چاپ و منتشر شده است.
تفسیر البرهان دریایی از احادیث نورانی و معارف وحیانی اهل بیت علیهم السلام است که مشتاقان این معارف را سیراب می کند و بدون شک آنان که در پی فهم ظواهر و بواطن آیات نورانی قران عظیم و درک قران در جامعیت و کمال آن هستند و از تفسیر به رأی کلام خداوند، گریزان، هرگز بی نیاز از مراجعه به این تفسیر نیستند.
همه شیعیان من با شفاعت او (فاطمه معصومه علیهاالسلام) وارد بهشت خواهند شد . (امام صادق سلام الله علیه)
بحار الأنوار ، ج ۶۰ ، ص ۲۲۸
مسئله مورد توجه دیگر، تحلیل شکست جریان حق است. علت شکست امام حسن عبارت بود از ضعف بینش عمومی، علت اصلی، و آمیخته شدن ایمان به انگیزههای مادی. در زمینه ضعف بینش عمومی، مردم بسیار بسیار ناآگاه بودند و ایمان مذهبی شان آمیخته شده بود به انگیزه های مادی. برایشان مادیت شده بود اصل. متزلزل شدن ارزشها از ده، بیست سال قبل از آن، از حدود ده-پانزده سال قبل از صلح امام حسن، ارزش ها ذره ذره متزلزل شده بود. یک مقدار تبعیض و یک مقدار این چیزها به وجود آمده بود. همه اینها موجب شد که امام حسن نتواند مقاومت کند.
و اما گروه مغلوب با گروه فاتح چه کرد؟ آنها استراتژی شان را این قرار دادند که در میان این فضای بسیار فتنه آمیز و غبار آلوده و بسیار خطرناک و مسموم، یک جریان حقی را ساماندهی کنند و به عنوان ستون اصلی حفظ اسلام این جریان را پیش ببرند. حالا که نمیتوانیم کل جامعه را در پوشش تفکر درست اسلامی قرار دهیم، پس به جای روی آوردن به یک جریان رقیق و روبه زوال، که همان جریان عمومی است، یک جریان عمیق و اصیل را در اقلیت زیر پوشش نگه داریم تا تضمین کننده حفظ اصالتهای اسلام باشد. این کار را امام حسن کرد. یک جریان محدودی را سازماندهی کرد که این جریان همان جریان یاران و صحابه اهل بیت است، جریان تشیع. که اینها در طول تاریخ اسلام، در طول دورانهای سیاه و خفقان آلود، ماندند و بقای اسلام را تضمین کردند.
و اما فرجام آن شد که گروه فاتحان و غالبان و زورمندان محکوم شدند و گروه مغلوبان و ضعیف شمرده شدگان شدند حاکمان و فاتحان در ذهنیت جهان اسلام. امروز ذهنیتی که در دنیای اسلام وجود دارد همان ذهنیتی است که امام حسن علیه السلام و امیرالمومنین آن را ترویج کردند، نه ذهنیتی که معاویه و بعد از او یزید و بعد از او عبدالملک و خلفای بنی امیه ترویج میکردند. امام حسن بنابراین فاتح شد و جریان او جریان پیروز بود.
جریان دوم برایش اصل این بود که قدرت را به هر قیمتی به دست بگیرد. می خواست حاکم باشد. این سیاست حاکم بر جریان دوم بود که قدرت را با هر قیمتی و با هر شیوه ای که شده، به دست بگیرد.
و اما این جریان باطل از چه روش هایی استفاده می کند؟ این موضوع خیلی توجه بر انگیز است. روش های باطل کلا آمیزه ایست از چند چیز، یعنی نقشه معاویه نقشه ایست که از چند قسمت در کارحفظ قدرت و تعمیق قدرت تشکیل شده که هر کدام در جایی عملکرد و کاربرد دارد. آن چند چیز عبارتند از: 1.قدرت نمایی، 2.پول(که کارساز ترین چیزها در اختیار عوامل شر آفرین است)،3.تبلیغ و 4.سیاسی کاری و شل کن سفت کن های سیاسی، این موارد مجموعاً روش های معاویه است.
روش های جریان حق، جریان حق هم در مقابل این تهاجم باطل بیکار ننشسته بود. آنها هم روش هایی داشتند که به طور خلاصه عبارتند از: 1. مقاومت و تحرک قدرتمندانه، بعضی خیال می کنند که امام حسن مجتبی ترسید که بجنگد. خیر، امام حسن قاطعانه عازم جنگ شد و جز شجاعان عرب است. در ماجرای صلح و بعد از آن چنان کلمات کوبنده ای از این بزرگوار نقل شده که در مواردی از کلمات امیرالمومنین کوبنده تر و تیزتر به نظر می رسد. بنابراین هیچ گونه کمبودی در کار امام حسن نیست. کمبود در شرایط زمانه است. قدرتمندانه ایستادن برای دفاع، این یکی از روش هاست. یک جاهایی ایستادگی قدرتمندانه به ضرر تمام می شود. تغییر روش و مانور در انتخاب روش ها یک کار اساسی و لازم است.
2. تبلیغ، کار تبلیغ در دستگاه حق اهمیتش بسیار زیاد است. جریان حق در تبلیغ دستش بسته است. نیز هر شیوه و روشی را نمیتواند استفاده کند. آن چیزی را که حق و واقع است فقط بیان می کند. یک چیزهایی هست که در ذهن مردم مطلوب است، جریان باطل هیچ ابایی ندارد که آنها را به همین شکلی که مردم دوست می دارند، بیان کند. اما جریان حق خیر، حق را بیان می کند ولو تلخ باشد. معاویه هیچ وقت این کار را نمی کرد و معاویه تملق مردم را می گفت. معاویه سعی می کرد که به هر قیمتی هست حمایت مردم را جلب کند. علی بن ابیطالب این کار را نمی کند. نه اینکه بلد نیست. برخلاف تقوی است. برخلاف اصول است. خود علی ابن ابی طالب فرمود:"لولا التقی لکنت ادهی العرب" اگر مسئله تقوی نبود و ملاحظات ارزش ها نبود، من از معاویه زرنگ تر بودم. توی این کارها، واقعش هم همین است. اصل و ریشه علی و سابقه نزدیکی او با پیغمبر و افتخارات عظیم او و آن ذهن و روح باعظمت او، معلوم است که از معاویه واردتر و بلدتر و زرنگ تر است و می تواند خیلی کارها بکند. منتها حق اجازه نمی دهد.
3. ارزش گرایی: اصرار بر ارزش ها. آن چیزی که در دستگاه حق خیلی مهم است اینست که اصرار دارند ارزش ها را به هر قیمتی هست حفظ کنند، و در نهایت عقب نشینی تا حد و مرز حراست از بقای مکتب. یعنی اگر حق دید که ایستادن او باعث میشود که اصل مکتب به خطر بیفتد، عقب نشینی می کند، ننگ و عارش نمی آید از عقب نشینی کردن. امام حسن نیز به خاطر ضرورت ها و فشار واقعیت ها ناچارشد صلح با معاویه را قبول کند. درحالیکه تا آن وقت مرتب لشکر می فرستاد، تحریص بر جنگ می کرد و نیروها را جلب میکرد و نامه مینوشت و همه کارهایی که برای یک جنگ تمام عیار لازم است، امام حسن انجام میداد، بعد که دید نمیتواند، صلح را قبول کرد.
ادامه دارد
این وظیفه، در عمل شخصی، کیفیت بخشیدن به نماز است، و در تلاش اجتماعی، ترویج نماز و همگانی کردن آن.
کیفیت
یافتن نماز بدین معنی است که نماز، با حال و حضور ادا شود؛ نمازگزار به
نماز با چشمِ "میعاد ملاقات با خدا" بنگرد و در آن، با خدای خود سخن بگوید و
خود را در حضور او ببیند؛ نماز را تا میتواند در مسجد و تا میتواند به
جماعت بگزارد.
و ترویج نماز، هر حرکت و تلاشی است که در راه همگانی کردن آن و آسان کردن دسترسی به آن، بتوان صورت داد.
صاحبان
اندیشه و بیان، با گفتن و نوشتن؛ دارندگان رسانهها و منبرها با پرداخت
جذّاب و هنری؛ مسئولان دستگاهها هر یک متناسب با کارکرد آن دستگاه،
میتوانند این وظیفهی بزرگ را ادا کنند.
کمبود مسجد در شهر و شهرک و
روستا؛ نبود جایگاه نماز در مراکز اجتماعات همچون ورزشگاه و بوستان و
ایستگاه و مانند آن؛ مراعات نشدن وقت نماز در وسائل مسافرتهای دور دست؛
نپرداختن شایسته به نماز در کتابهای درسی؛ نپرداختن به پاکیزگی و بهداشت در
مساجد؛ نپرداختن امام جماعت به تماس و رابطه با مأمومین؛ و هر کمبود دیگری
از ا
ین
قبیل ها، نقاط ضعفی است که باید همتهای بلند بر زدودن آن برانگیخته شود و
نشانهی ایمان صاحبان تمکّن یعنی اقامهی نماز، در جامعهی اسلامی ما روز
بروز نمایانتر گردد. انشاء الله
پیام رهبری به مناسبت بیست و دومین اجلاس سراسری نماز (1392/06/13)
راجع به صلح امام حسن مجتبی بایستی گفت که بعد از صلح، کار به شکل هوشمندانه و زیرکانه ای تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلوده ای به نام خلافت، و در معنا سلطنت، به وجود آمده بود نشود. این هنر امام حسن علیه السلام بود که کاری کند تا جریان اصیل اسلام که از مکه شروع شده و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمومنین و زمان خود او رسیده بود، در مجرای نهضت ادامه پیدا کند. این دوره سوم اسلام است. اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلم ستیز، اسلام سازش ناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرا از اینکه بازیچه دست هواها و دستها شود، باقی بماند. در این دوره، کار نهضت به مراتب سختتر از دوره خود پیامبر بوده است. زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند. اگر امام حسن صلح نمی کرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین می بردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اسلام باشد. همه چیز به کلی از بین می رفت و ذکر اسلام برمیافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید. اگر بنا بود امام حسن جنگ با معاویه را ادامه دهد، و به شهادت خاندان پیامبر منتهی شود، همه باید از بین می رفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصتها استفاده کند و اسلام را در شکل ارزشی خود باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمیماند. این، حق عظیمی است که امام حسن علیه السلام بر بقای اسلام دارد.
پس از اینکه امام حسن با معاویه صلح کرد، گروهی او را ذلیل کننده مومنین می دانستند و می گفتند شما این مومنین پر شور پر حماسهای که در مقابل معاویه قرار داشتند، با صلح خودتان خوار کردید و تسلیم معاویه نمودید. امام حسن در برابر این اعتراضها و ملامتها می فرمودند:" ماتدری لعله فتنه لکم و متاع الی حین" چه می دانی و از کجا می دانی، شاید این آزمونی برای شماست؟ و شاید یک متاع و بهره ای است برای معاویه تا زمانی محدود، و این جمله اقتباس از آیه قرآن است.
بعد از صلح امام حسن یک جریان جایش را داد به جریان دیگر. جریان حق و جریان باطل. جریان اول، امام حسن اصالت را به دین می دادند. برایشان اصل دین بود. یعنی هم در ایمان مردم و هم در اعتقاد مردم دین باقی بماند و مردم به دین متعبد و پایبند بمانند در ایمان و عمل. و هم دین در اداره جامعه حاکمیت داشته باشد. اصل برایشان این بود که جامعه با اداره دین و قدرت دین و حاکمیت دین حرکت کند و نظامی باشد اسلامی. مسئله اصلی برای ایشان این بود که این نظام و این جامعه با حاکمیت دین اداره بشود و افرادی که در این جامعه هستند، ایمان دینی در دلشان باقی بماند و در دلشان عمق و رسوخ پیدا کند.
ادامه دارد
- در جدول الگوی دینی مدیریت زمان
براساس تقسیم ساعات به چهار قسمت و الگوی 5 مرحلهای خودسازی و برنامه هفته حرکت می
کنیم. در صورت موفق بودن به خود نمره مثبت(پاداش مانند خرید عطر برای خود یا تماس
به دوست صمیمی و..) در صورت سستی و اهمالکاری به خود نمره منفی (جریمه مانند انفاق،
شستن ظروف و..)بدهید.
آیت الله بروجردی عهد کرده بود اگر بی جهت تندی کند و
عصبانی شود یک سال روزه بگیرید و شهید رجایی عهد کرده بودند اگر نماز اول وقتش ترکش
شود، فردای آن روز را روزه بگیرد.
در حدیث تقسیم شبانه روز به چهار قسمت به معنی
چهار قسمت مساوی( 4 تا 6 ساعت) نیست.
- براساس روایات و توصیه های پزشکان به 7-8
ساعت خواب در شبانه روز نیاز داریم و بهتر است شب زودتر بخوابیم تا سحر خیز، کامروا
و بانشاط باشیم.
- برنامه مکتوب به دلیل عینی بودن و درگیر شدن بخش خاکستری مغز
مفیدتر از برنامه ذهنی است.
- براساس این چهار ساعت، هر فردی می تواند در زندگی
برای خود، برنامه فردی متعادل تنظیم کند. یعنی زمانی عبادت فردی کند، به کار شخصصی
خود برسد، با دوستان خود باشد و در آخر و ورزش، تفریح مورد علاقه خود را
بپردازد.
- در عبادات نباید مستحبات را بر خود تحمیل کرد چون این کار به اصل
واجبات نیز ضرر می زند و نشاط را می گیرد ولی باید مراقب وسوسه های شیطان هم باشیم
تا با وسوسه، همیشه احساس بی حالی نکنیم و از مستحبات در حد نشاط بی بهره نشویم.
[1]
- عبادت ده جز دارد، نه قسمت آن تلاش برای کسب رزق حلال است. علامه جعفری
می گوید اسلام آن قدر بع کار سفارش کرده است که می توان گفت اسلام دین تلاش و کار
است. ویکتور فرانکل نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا اعتقاد دارد که کار خلاقانه
از مهم ترین عوامل معنابخش به زندگی است.
- تفریح به موقع مانند روغن ماشین است؛
اگر بدون روغن با ماشین سفر برویم موتور آسیب می بیند ما هم اگر به موقع استراحت و
تفریح نکنیم آسیب می بینیم. طلاب می گویند: «هر که شود تعطیل او تحصیل، شود تحصیل
او تعطیل.»
- احساس گناه در هنگام تفریح به موقع و متناسب به دلیل احساس عقب
افتادن از کار یا احساس گناه از لذت بردن در حالی که مثلا مادر یا برادر در گرفتاری
است، باوری سمّی است که باید از بین برود. بله به موقع برای آنها هم برنامه خاص
خودشان را خواهید داشت.
- آیت الله بهجت به زود خوابیدن و سحر خیزی سفارش می
کردند و می گفتند باید قسمتی از برنامه شبانه روزی شما اختصاص به خانواده باشد روی
همین اصل به شوخی به طلاب می فرمودند: بعد از تلاش روزانه وقتی به خانه بر می گردید
کتاب های تان را پشت در بگذارید(کنایه نکشیدن کار به امور خانواده و اهل عیال) ولی
مراقب باشید دزدی کتاب هایتان را نبرد. [2] پی نوشت :
1 . علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «لا قُربَه
بِالنَوافِلِ اِذا اَضرَّتْ بِالْفَرائِضِ» نوافل (مستحبات) اگر به واجبات ضرر
برسانند موجب تقرب به درگاه خدای تعالی نخواهند بود. نهج البلاغه، حکمت 30.
2 .
ماهنامه فرهنگی اجتماعی و آموزشی قدر، محمدحسین قدیری، ش59،
1391.
(مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)
همه این چهار قسمت براساس هدف خلقت، باید در مسیر عبادت و بندگی خدا
باشد؛ بنابراین بندگی خدا دو گونه است بندگی خاص که به شکل نماز و روزه و..است و
بندگی عام که در کار، معاشرت و تفریح است یعنی این سه هم سوی با هدف کلی خلقت یعنی
بندگی خدا باید باشد.
مراحل خودتربیتی [2] از دقیقترین راه برای خودسازی و
تقویت قدرت اراده و اجرایی کردن برنامههای زندگی است. این برنامه با دقیقترین
برنامه هایی که روان شناسان برای کنترل خود و تقویت اراده دادهاند همخوانی دارد و
شامل مراحل زیر است:
1- مشارطه: از اول صبح با خود یا فرد محترم و مورد قبولی،
عهد (کتبی یا شفاهی) میکند که کاری را انجام دهد یا ترک کند.
2- مراقبه: در طول
روز بر حسن اجرای شرط و پیمان خود مراقبت دارد.
3- محاسبه: شب حساب و کتاب
میکند که چقدر موفق بوده و چقدر در برنامه کاهلی داشته است
4- معاتبه: اگر موفق
بوده خود را تشویق کلامی و اگرناموفق بوده خود را تنبیه و سرزنش کلامی میکند
5-
معاقبه: مرحلهای شدیدتر از معاتبه و سرزنش است در رفتار خود را تشویق یا تنبیه (
انفاق، روزه، و..) میکند. [3]
ادامه
دارد...پی
نوشت :
1.«اجْتَهِدُوا فِی أَنْ
یَکُونَ زَمَانُکُمْ أَرْبَعَ سَاعَات»؛ 1. سَاعَه لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ :2. وَ
سَاعَه لِأَمْرِ الْمَعَاشِ: 3. وَ سَاعَه لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ
الثِّقَاتِ الَّذِینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَ یُخْلِصُونَ لَکُمْ فِی
الْبَاطِنِ:4. وَ سَاعَه تَخْلُونَ فِیهَا لِلَذَّاتِکُمْ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ وَ
بِهَذِهِ السَّاعَةِ تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَات:تحف العقول، ص
409.بحارالأنوار، نیز رک: جلد 75، ص346.
2 . مرابطه
3 . مرتضی مطهری، تعلیم و
تربیت در اسلام، ص 370، مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص223 و
224.
(مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی)
اگر انسان یک گام در راه
رضای خدا بردارد، دیگر گامهای بعدی را نمی داند چه خواهد شد! همان گام اول ، او
را به جاهایی که نمی داند، خواهد کشید.