خلاصه کتاب ناتور دشت

هولدن داستان خود را تعریف می کند که از مدرسه اخراج شده است. هولدن از خانواده ای ثروتمند است که یکی از برادرهایش به سرطان مبتلا شده و مرده، برادر دیگرش در هالیوود نویسنده است. او خواهر 10 ساله اش را خیلی دوست دارد.

هولدن تا کنون در چند مدرسه مختلف درس خوانده و به علت درس نخواندن اخراج شده. او می گوید در این مدارس اکثر افراد غیر قابل تحول بودند و او قادر به ادامه زندگی با آنها نبود. قبل از این که هولدن به خانه برگردد، با هم اتاقی اش دعوا می کند و ناگهان تصمیم می گیرد زودتر از موعد وسیله هایش را جمع کرده و به شهر خود بازگردد.

او در این مدت در هتلی اتاق می گیرد ولی به دلیل مشکلاتی که در آن جا پیش می آید، از هتل خارج می شود. در طول روز به دوستان خود زنگ می زند و می خواهد آن ها را ببیند ولی در نهایت با آن ها بحث کرده برایش نفرت انگیز می شوند. سر انجام تصمیم می گیرد به طور پنهانی از پدر و مادر به دیدن خواهرش برود و با دیدن او آرام گیرد.

فردای آن شب که بر روی نیمکتی در راه آهن نشسته بود تصمیم می گیرد به خانه باز نگردد و به شهرهای غربی برود ولی می خواهد قبل از آن خواهرش را ببیند.

خواهرش می خواهد همراه او برود ولی او قبول نمی کند.

در نهایت هولدن به کمک خواهرش ...


خلاصه شده توسط: طلا بانو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد